یک شنبه 12 اسفند

ساخت وبلاگ

سلام زهرام

ساعت 06:22 دقیقه شد همه کسم

من برگشتم 

بهت بگم باور میکنی اکه بگم خدا منو برد و خدا منو برگردوند

نفسم ساعت چهار و نیم بود مامانم زنگ زد

گفت کجایی ؟

یه بغضی توی صداش بود

گفت به فاطمه زهرا اگه همین الان نگی کجایی به فاطمه ی زهرا قسم حلالت نمیکنم

قلبم داره درد میکنه محسن بگو کجایی

گفتم یه جایی هستم مامان

حالم خوبه نترس

گفت به امام حسین

به همون امام رضایی که قسمش دادم نگهدارت باشه

به فاطمه زهرا همین الان برنگردی شیرمو حلالت نمی کنم و بخدا نفرینت میکنم

کجایی محسن برگرد

بخدا از نفرین بابا و مامان می ترسم

برگشتم خونه الان رسیدم همه کسم

بیاصدقه ات رو بدم همه کسم 

مثل چی دارم میلرزم الانم مامان داره نماز میخونه که من واست مطلب گذاشتم

همه کسم بیا صدقه ات رو بدم همه کسم

دور سرت بگردم دندونام دارن به هم میخورن از لرز

بلاگردون چشات بشم من این از صدقه ات 

ایشالله خودم پیش مرگت بشم همه کسم

من یه چرت بزنم همه کسم

چشام دارن کور میشن

هر چند میدونم با این لرز سخته خوابیدن

برم زیر پتو که مامان نبینه منو شاید یه کم دلش آروم شد بعدا باهاش حرف میزنم همه کسم

.

.

.

09:36

زهرای دلم مامان بیدارم کرد

به زور یه چایی نبات بهم داد

غذاهامو پیدا کرده بود بالا که نخوردم

داره همه اش گریه میکنه و منو دعوام میکنه

قرصامو داد بهم خوردم

زهرای دلم چی شده این مدت

زهرام چی شده که نیستی همه کسم

زهرای دلم من نمی دونم چی شده گیجم

نمی دونم کجام

فقط یه چیزی رو میدونم دیشب خیلی بد بودش

یادته می گفتم یه مرده هستش همه اش میاد جلوی چشام

دیشب اون مرده هی میومد جلوی چشام

بخدا همه اش بهم میگفت برو وسط جاده کاشین از روت رد بشه راحت بشی

زهرام اصلا نمی دونستم چکار میکنم

فقط میرفتم

بخدا شاید اگه یه کم دیگه دیرتر بهم زنگ میزد شاید به حرف اون مرد سیاه پوشه گوش میکردم همه کسم

نمی دونم باور می کنی حرفامو بخدا دست خودم نبود اصلا

با پای خودم نمی رفتم که همه کسم

بخدا همینجور داشتم می رفتم همه کسم

تا اینکه مامانم زنگ زد

وقتی هم زنگ زد  اصلا نفهمیدم کجام تا اینکه قسمم داد به فاطمه زهرا

اسم فاطمه زهرا که اومدش یاد تو افتادم همه کسم

تو همیشه اینجور قسمم میدادی

زهرای دلم صدای مامان نبودش

صدای تو بود که داشت قسمم میداد نفسم

بخدا من دیوونه نشدم همه کسم

بخدا دیوونه نشدم

مامانم بودش ولی صدای تو اومد توی گوشم

زهرام حالم خوب نیست

هیچی آرومم نمیکنه

از صبحه بخدا صد بار اومدم روی اسمت و دوباره برگشتم همه کسم

زهرای دلم چرا نمیای تو پس 

الان این حال منو می دیدی مطمئن بودم حالمو خوب میکردی دورت بگردم

زهرای دلم برم یه کاری کنم حالم خیلی بده

هر چقد مسکن خوردم آروم نشدم

میخوام چند تا قرص خواب آور رو با هم بخورم

مهم نیست واسم چی میشه همه کسم

دوس دارم بخوابم و وقتی بیدار شدم ببینم تو برگشتی همه کسم

همین

فقط همین

همین

.

.

.

ساعت 11:03

خوابم نگرفت که هیچ بدتر هم شدم

همین الان نگاه کردم آنلاین شدی همه کسم

گوشی دست خودت نیست مطمئنم زهرام

ولی اصلا نمیشه یه جوری خبر بدی بهم نفسم ؟

بخدا چشام باز نمیشن

میخوام برم اون کار هر روز رو انجام بدم

دوس ندارم حتی یه روز عقب بیفته اون کارم

بخدا حتی وقتی اون همه مدت توی بیمارستان هم بستری بودم اون کا رو انجام میدادم همه کسم

الانم میخوام انجامش بدم

چیزی نمیشه گلم نترس همه کسم

مواظبم

زهرای دلم یه جوریه نمی دونم دلشوره است

نمی دونم دلتنگیه همه کسم

اصلا نمی دونم چه حسیه

بخدا لم خیلی داغونه

خیلی داغونم نمی دونم به والا بگم چه حسیه اخه

تاحالا تجربه نداشتم این حس رو همه کسم

اصلا نمی دونم چرا اینجوری شدم

زهرایی جونیم ؟

تورو خدا بیا این همه بدی و بد حالی تموم بشه گلم

.

.

.

12:22

زهرای دلم ؟

کار رو نتونستم انجام بدم

فقط یه تیکه اش رو انجام دادم

نتونستم دستام از بس میلرزن

هرکاری کردم نتونستم قیچی و تیغ رو توی دستم بگیرم

هر کاری کردم نشد که نشد همه کسم

نمی تونم اصلا دستامو کنترل کنم

واسه سردی و سرما نیست همه کسم

دستام میلرزن مثل این پیر مردا

الان دارم این رو واست می نویسم بخدا خوده خدا شاهده که چند بار یه کلمه رو می نویسم و اشتباه میشه و دوباره پاک میکنم همه کسم تا بشه درست تایپ کنم

این عینک لعنتی هم شده درد سر

چشام درد میکنن نفسم 

من اینجور نبودم قبلا نمی دونم واسه این عینک است که درد میکنن چشام ؟

نمی دونم بخدا موندم همینجوری گلم

زهرای دلم ؟

همه کسم دلم بد آشوبه زهرام

نمی تونم با این حالم کاری کنم دست من نیست کنترل نمیشه

اوه اوه ساعت رو حواسم نبودش اصلا

زهرام نمی تونم تایپ کنم

بخدا هیمنا اونقد طول کشیده که نگو

ساعت 13:18 دقیقه شده


13:21

بلند شدم یه آبی بزنم صورتم همه کسم

گیجم واسه قرصاست 

سه  تاشو با هم خوردم همه کسم

دوس دارم بخوابم ولی نمیتونم همه کسم

خوابم نمیبره نفسم

بیا نهارت رو بدم همه کسم

من گشنه ام نیست

تورو خدا بیا نفسم لج نکن دلبرکم

نمی تونم زیاد تایپ کنم

بیا بشین توی سینی بخدا نمی تونم سرپا وایسم

زهرای دلم تورو خدا دعوام نکن

تو هم اگه این حال منو داشتی شاید از این بدتر میشدی زبونم لال زبونم لال همه کسم

بخدا هیچ کسی نمی فهمه حال منو

همه فکر میکنن مثلا یه چیزی شده

در حالیکه چیزی نشده

تو هستی کنارم همه کسم

من دارم می بینم هر لحظه تورو کنار خودم

من نمی دونم اسمشو چی بذارم

دلم که واست تنگه نفسم

نگرانت که هستم که نکنه من اون پیام رو دادم واست بد شده

بعدش هم که چی بگم از یه طرف نمی تونم پیام بدم می ترسم پیام بدم گوشی دست یکی دیگه باشه واسه تو بد بشه زهرای دلم

تو که میدونی چقد دوست دارم

اگه زبونم لال زبونم لال یه پیامی بدم که دست خودت نباشه گوشی من چکار کنم

دردت بجونم داره دیر میشه نفسم

بیا توی سینی بپرخونمت همه کسم

خوشگلترین نقاشیه خدااا

نجیب ترین همسریه دنیااااا

خوشمزه ترین شیرین زبونه دنیااااا

چاو شین ترین تاقانه ی دلکم 

کجایی که جواب بدی گیانه دلکم با اون صدای خوشگلت نفسم

حاضری دردت بجونم

3     2    1 

وییییییییییییییییژژژژژژژژژژژژژژژد

هورااااااااااااااااااااااا هوراااااااااااااااااااااا

الیه درد تو هم بیاد واسه من

آروم اروم بخوریا همه کسم

نپره گلوت نهارت نری توی فکر و دلتنگ باشی غذات بپره گلوت همه کسم

مونی بلاگردونت بشه قشنگ بجو لقمه هاتو همه دین و دنیام

منتظرتم که بیای زهرام

بخدا اونقد داروها قوی بودن که جند بار چشم رفت

دیشب تا صبح نخوابیدم

الانم این قرصا رو خوردم

من نمیخوام امروز برم آمپول رو بزنم

نمی دونم هر چی که میخواد بشه بذار بشه نفسم

.

.

.

16:42

به زور بدارم کردن همه کسم

خواب نبودم بیدارم نبودم نمی دونم تا حالا اینجور نشده بودم

نمی دونم چطوری بودم بخدا خواب نبودم

می دیدم مامان و مرضیه و زینب و بابا دارن صدام میکنن

صداشون رو میشنوم ولی درک نمی کردم چی میگن همه کسم

چشام باز بود ولی کسی رو تشیض نمیدادم

فقط میدونستم فرید داره میگه دادا و گریه میکنه

همه کسم خواب نبودم

بیدارم نبودم

گوشیم رو چنان با عجله نگاه کردم که نگو

تو زنگ نزده باشی

تو گیام نداده باشی و بازم من نفهمیده باشم

ولی بازم خبری نبود همه کسم

زهرام باید می رفتم مطب نرفتم

دعوام شد

داد زدم

دوباره داد زدم

سر همه داد زدم

گفتم من دیوونه نیستم که هی منو دکرت می برین

من هیچیم نیست

همه رو پس زدم

داشتم تلو تلو میخوردم

چند قدم رفتم بابام اومد بگیره منو

داد زدم گفتم کسی نیااااااااااد 

داد زدم سر همه 

اومدم روی پله ها

چهار دست و پا اومدم تا اطاقم

می بینی زهرام چطوری شدم

مامان گشت دره یگه بخدا درو  وا نکنی میرم دیگه برنمیگردم

چکار کنم زهرام

من نیمخوام دکتر برم

ای خدا من هیچیم نیست

مجبورم درو باز کنم

مامانم قلبش ناراحته چیزیش بشه زبونم لال همه منو میشکن

.

.

.

17:15

باید برم دکتر همه کسم

نمی دونم چه خبره

اصلا انگار توی این دنیا نیستم

یه پیام نوشتم واست بفرستم

تا مرحله آخرش هم رفتم

خواستم سند کنم دستم لرزید مثل بید میلرزیدم همه کسم

پاهام سست شد زندگیم

سر چه دوراهی گیر کردم همه کسم

اگه پیام ندم که می میرم باد این حالم

بخدا دوس ندارم زنده باشم اینطوری

جرات نکردم بفرستم دلبرکم

توی پیش نویسهام ذخیره اش کردم همه کسم

منو دارن می برن نفسم

بابا و امیر و مامان

مامان میگه چقد بچه شدی محسن

همه هر چیزی شون میشد تکیه میکردن به تو

نگاه کن چکار کردی با خودت که نمی تونی روی پاهات وایسی باید دستتو بگیرن

محسن

نمیدونم چی میگن فقط می دونم حرف میزنن


من رفتم فعلا


زهرای دلم ساعت 21:46

تازه برگشتیم

بهت میگم چی شد

چیزی نیست بخدا سالمم

هیچیم نیست

سرپا درست و حسابی

ببین دارم تایپ میکنم واست

پس بدون هیچیم نیست

بیا شامت رو بدم همه کسم خیلی دیر شده

بعدش بعد شام باهم حرف میزنیم همه کسم

من میگم و تو گوش کن دروت بگردم

بیا بپرخونمت همه کسم

نه می تونم میگم خوبم فدات بشم می تونم

سینی نمیخواد

ظهری خوب نبودم که بهت گفتم

بیا بپرخونمت دردت به قلبم

شامت دیر شده گلم  بدوووووووووو

خوشگلترین نقاشیه خدااااا 

نجیب ترین همسریه دنیااااااا

خوشمزه ترین شیرین زبونه دنیااااا

چاو شین ترین تاقانه ی دلکم 

حاضری همه کسم ؟

3     2    1 

ویییییژد هورررررا 

قربونت برم یه کم واسم نانازی راه میری با پاپا خوشگلیت ؟

الهی فدات بشم منتظرتم بعد شام بیای ها گلم

آروم اروم بخوریا گلم 

نپره گلوت همه کسم

مونیت فدات بشه قشنگ بجو لقمه هاتو

تا تو میای من برم یه دوش بگیرم

خیلی خسته ام همه کسم

گوشیم رو با خودم می برم توی حموم

نترس میدونم کجا بذارم که چیزیش نشه گوشیم

منتظرتم همه کسم

.

.

.

زهرای دلم ساعت 23:11

نیومدی فعلا همه کسم

هیچی نشد رفتیم دکتر

چیزی نشد

آمپولم رو زد همین

بعدش ازم پرسید حالت چرا اینجور شده

گفتم چطور

چشامو نگاه کرد گفت میدونی دکترا چرا مردمک چشم رو نگاه میکنن چون مردمک چشم کوچکترین چیزی بشه فورا تغییر میکنه

مفتم که چی آقای دکتر

گفت خوب مردمک چشمت کوچیک شده

قرصاتو چطوری خوردی

بگو چی شده بذار کمکت کنم

گفتم هیچی نشده خوابم میومد سه تا قرص کلونازپامیکه واسم نوشتین واسه کمخوابی باهم خوردم

گفت چندتا ؟

گفتم سه تا

گفت کی ؟ چند ساعت خوابیدی ؟

کی خوردی

گفتم امروز صبح

هیچی هم نخوابیدم

فقط ساعت دو تا چهار و نیم انگاری بی حسم

نه خواب بودم نه بیدار همین

چیزیمم نیست

گفت چیزیت نیست دست منو بگیر فشار بده ببینم

نتونستم فشارش بدم

گفت دیدی چیزیت هست

آخه آدم سه تا کلونازپام رو باهم میخوره

تو باید الان خواب بودی

خوابه خواب

چرا نمیخوابی ؟

واقعا خوردی ؟

گفتم آره والاخوابم میومد سه تاش رو باهم خوردم

گفت پس چرا نیمخوابی ؟

گفتم من نمیدونم

بعدش یه چیزی نوشت گفت برید این رو بگیرید بدیم بخوره فقط اگه داروخانه ها ندادن بگید دکرت گشت نسخه رو دوبار امضا کرده

تداخل دارویی پیدا کرده همین

چیزی یگه ای نگید وگرنه باید ببرید بیکارستان بستری کنید و دردسر داره

یه شربتی بودش

البته توی شیشه نبود

یه پودری بود  درستش کردن دادن خوردم

قرمز و قهوه ای بود

شچام خوب ندید بیشتر به سیاهی میزد

گفتم این چیه

دکتر گفت چیزی نیست واسه هضم اون کلونازپامیه که خوردی

نکنه یهویی اثر کنه

گفتم آقای دکتر دستام خیلی میلرزیدن امروز

نه مثل کسی که سردش شده باشه ها

نه مثل این گیر مردها می لرزید

گفت چیزی نیست واسه این قرصاست

من گفتم وقتی خوابت نگرفت نصفش یا نهایت یه دونه اش رو بخور

نه سه تاشو باهم

اصلا بیارید واسه من چهار شنبه اومدی

گفتم چیزیش نمونده که

یکی یا دوتاش مونده

گفت اینارو میخوری میخوابی ؟

مامانم گفت 2 - 2 و نیم میخوابه تا شش صبح

شش و نیم میخوابه تا هشت و نیم نهایتا نه 

دکتر گفت به حق همه ی چیزایی عجیبا غریبایی که از آقا پسر شما دیدیم والا

این قرص خیلی قویه

گفتم لرزش دستم ؟

گفت واسه همین قرصاست

حالا فهمیدم چرا بعضی وقتا میگی میتونم بدوم

این قرصا یه کمی حواست رو به همه چی پرت میکنه

منتها تو بجای اینکه بخوابی کارایی که دوس داری رو انجام میدی بعد خوردن این قرصا

همین

بخدا خوبم هیچیم نیست همه کسم

زهرام ساعت دوازده و ربع شد

داشتم اینا رو می نوشتم اصلا حواسم نبود به ساعت

چشم شامم رو خوردم

زهرای دلم الان آنلاین شدی همه کسم

تو که این موقع همیشه خواب بودی

یعنی همه خواب بودن خونه شما این موقع ها

زهرای دلم ؟

کی با گوشی تو آنلاین شده فدات بشم ؟

زهرااااااااااام

زهرای دلم پارسال این موقع ها رو یادته ؟

پارسال این موقع ها تو اولین لالایی رو واسم خوندی

یادته لالایی که واسم خوندی همه کسم

من جلوی دستمه الان دارم میخونم

وایسا واست بخونم

امروز شنبه 12 اسفند

زهرای دلم ساعت 12و بیست دقیقه ی شبه

من رفتم حموم و برگشتم نشتسم دارم خاطره های امروز رو واست می نویسم

خب امروز تو واسه اولین بار واسم لالایی خوندی همه کسم

میدونی چی خوندی ؟

وایسا خوش خط تر از بقیه بنویسمش

لا لا لا لا گل پونه

گل زیبای بابونه

بپوش از برگ گل پیرهن

هوا گرمه تابستونه

لا لا لا لا شب تیره

بخواب گلبرگ من دیره

تموم ماهیا خوابن

چرا خوابت نمی گیره ؟

لا لا لا لا از اون بالا

تو رو می بینه و حالا

میگه این پسر شیطون

نگرده پس چرا لالا ؟

اینو واسم خوندی همه کسم

یادته کی خوندیش واسم ؟

ظهر بود من خیلی خسته بودم

گفتی بیا واست لالایی بخونم

امروز شب اس ام اس دادی

گفتی مونی پس چرا نمیای من منتظرتم ؟

بعدش بهت گیر دادم گفتم قهرم پس  م آخرش کو

یادته ده بار واسم فرستادی مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم مونیم

گفتی حالا زود بیا تورو خدا

منم اونقد تند تند کار کردم که نگو

زهرام بسه دارم می میرم اینا رو می بینم و تو هم انلاینی گلم

دارم می میرم ساعت 01:02 نصفه شبه تو هنوز آنلاینی

گوشی دست خودت نیست میدونم همه کسم

.

.

.

 ساعت 01:20

تو چند دقیقه پیش آف شدی گلم

منم میخوام بگیرم بخوابم

همه ستاره ها رو شمردم واست همه کسم

دیشب اصلا نخوابیدم

یعنی چشام دارن در میان واسه خواب

پارسال رو یادته چه مطلبی گذاشتم روی وبلاگ تولدت ؟

این بود

ش همه کسم 

 

سلام من دور تو بگردم 

 

الهی فدات بشم امروز شنبه است اول هفته است 

 

خب امروز چقد مونده تا تولدت ؟ 

 

اومممممممم 42 روز مونده به تولدت نفسیم 

 

آخه درد تو بجون من گل نازم

 

 

 

دوست دارم همه کسم

فردا قبل خورشید منتظرتم همه کسم

 

سه شنبه 14 اسفند...
ما را در سایت سه شنبه 14 اسفند دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : zahrayemoni بازدید : 135 تاريخ : سه شنبه 14 اسفند 1397 ساعت: 14:22